عدهای معتقدند به آن عادت میکنیم اما نمیدانم چطور میشود به یک شرایط مرگبار عادت کرد! به نظر من داستان آلودگی هوا کلیشه نخواهد شد و رنگ عادت به خود نخواهد گرفت که من این حدیث را از هر زبان که میشنوم نامکرر است. در فیلمی دیدم که قورباغهها از جمله حیوانات بسیار سازگار محسوب میشوند. بهطوریکه قدمت وجودشان بر روی کره زمین به میلیونها سال قبل باز میگردد. آنها حتی میتوانند در لجن هم زیست کنند و زنده بمانند. اما نکته اینجاست که ما نه قورباغه، بلکه انسانیم و بدن ما هرگز با آلودگی هوا تطبیق نمییابد. هوای سالم یکی از شروطی است که حکیم ابنسینا برای زندگی طبیعی انسان آن را ضروری میداند. به نظر میرسد این مسئله در ایران حل نشده باقی مانده زیرا آلودگی هوا دغدغه مردم نیست. درحالیکه به راستی یک چالش جدی برای زندگی ما و نسلهای بعدی محسوب میشود. از این مرض به حقیقت شفا نخواهیم یافت مگر فکری به حال خودمان و این مهمان شوم روزهای سرد بکنیم.
تمرکز و حرف زدن بر روی معضلی که یک سوژه تکراری محسوب میشود ولی گویی اردهای برای حل کردن آن نیست، نیازمند بیان قوی، ابزار مناسب، جسارت و نگاه بدیع است؛ آنچه که در فیلم مستند «درمیان اجتماع خشمگین» به نویسندگی و کارگردانی «رضوان سرمد» لحاظ شده و از آن جهت ارزشمند است که سعی میکند به بخشهای کمتر توجه شدۀ قصهای که در نیمه دوم هر سال، نُقل محافل و دورهمیها و صحبت مشترک مسافران تاکسی و اتوبوس میشود، بپردازد و حرف تازهای بزند.
راوی در قسمتی از فیلم میگوید: «ما ایرانی ها معمولاً خیلی دیر مشکلاتمان را باور میکنیم. از مسائل شخصی گرفته تا مسائل عامتری چون خشکسالی و کم آبی در کشور و البته همین آلودگی هوا که به ظاهر کاملاً مشهود است و غیر قابل انکار. و این از خصوصیات ویژه و شگفتیهای فرهنگ ماست که توان عجیب و قوه استدلال بالایی در جهت انکار و پشت گوش اندازی مسائل داریم. و وقتی به راحتی به ناملایمات عادت میکنیم طبیعی است که به دنبال راه حل مناسبی هم نمیگردیم.»
آنچه در فیلم مذکور امید بخش است پرداختن به راهحلهای کاهش آلودگی هوا با استفاده از تجربه بسیاری از کشورهایی است که در مرحله حادتری نسبت به ایران به سر میبردند مانند نیویورک، لندن حتی مکزیکو سیتی به عنوان یک کشور در حال توسعه.
-«و اما در انگلستان، پس از فاجعه زمستان ۱۹۵۲ لندن و مرگ سیزده هزار نفر به علت آلودگی هوا در یک هفته، مسئولین شهری به فکر افتادند که راه حلی برای کاهش آلودگی هوا بیابند. اما آیا حقیقتاً لازم است برای اقدام واقعاً جدی در مورد کاهش آلودگی هوا در تهران و دیگر شهرهای آلوده کشور ما نیز منتظر چنین فجایعی بمانیم؟ آن هم در این دوره و زمان که شهرهای بسیاری توانستهاند بر مشکل آلودگی هوا چیره شوند و از فاجعه لندن شصت سال میگذرد.»
فیلم بر این مقوله تأکید دارد که فقط کافیست آلودگی هوا را یک امر بدیهی و طبیعی نپنداریم و باور کنیم که راه خلاص از این وضعیت وجود دارد سپس با یک عزم ملی و هماهنگی و انسجام همه دستگاهها آلودگی کاهش خواهد یافت. در انتها، رفتار فیلم مخاطب را به این نتیجه میرساند که من نمیخواهم شعار آسمان آبی و زمین پاک را نوشته بر در و دیوار شهر ببینم، بلکه می خواهم آسمان آبی و زمین پاک را به واقع حس کنم و می دانم که شدنی است، اگر نمی شود کوتاهی کردهاید….
مشاهده این فیلم بیدارکننده را به همه انسانهای دغدغهمند توصیه میکنم.